عروسی ماه
نظر یادتون نرههههههههههههههههههههههههههههههههه
یک شب کنار پنجره.نشسته بودم بی صدا
آسمان زیبا بود.بزرگ اما تنها
عروسی ماه بود.آن شب در آسمان
حلقه زدند دور ماه. ستارگان رخشان
ماه ولی غمگین بود.کم نور.بی رنگ و روح
قرصش کامل بود.اما نبود با شکوه
ستارگان رقصیدند. آن شب بدون پروا
ماه ولی ساکت بود.ساکت غریب و شیدا
ابرها می رفتند.آرام از کنار ماه
ماه دلش تاریک بود.همچون آسمان سیاه
یک شب کنار پنجره.نشسته بودم بی صدا
آسمان زیبا بود.ماه اما تنها
پایان(رها)