قاب عکس ها مصنوعی میخندند...
و پشت این لبخند های پوچ...
میشود...
تلنبار حسرت ها را دید...
و خندید...
به نقاب های بیهوده ...
که دلقک ها به چهره میزنند...
و روزی که تو ...
لبخند زنان...
از کوچه ی آن بادکنک فروش پیر میگذری...
میفهمی...
زندگی
بوی تلخی میدهد